English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (316 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
repair parts U قطعات یدکی
parts U قطعات یدکی
spare parts U قطعات یدکی
common parts U قطعات یدکی عمومی
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
part list U فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
borescope U ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
business mechines U ماشینهای تجاری
smart machines U ماشینهای هوشمند
automata U ماشینهای خودکار
contractors plant U ماشینهای ساختمانی
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
topology U طراحی ماشینهای شبکه
direct connected U ماشینهای بهم پیوسته
breakdown drawing U رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
scraper U یکی از ماشینهای عملیات خاکی
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
homogeneous computer network U شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
Luddites U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
edge card U یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
smithereens U قطعات
component drawing U رسم قطعات
staff section U قطعات سمبه
flinders U قطعات شکسته
end product U مجموعه قطعات
main members U قطعات اصلی
web stiffeners U قطعات تقویتی
analecta U قطعات ادبی
cable accessory U قطعات کابل
shatter U قطعات شکسته
shatters U قطعات شکسته
table of replaceable partes U فهرست قطعات
common parts U قطعات عمومی
common items U قطعات عمومی
chosen fragments U قطعات منتخبه
parts list U لیست قطعات
chosen fragments U قطعات گزیده
bill of material U صورت قطعات
parts list U فهرست قطعات
parts peculiar U قطعات مخصوص
parts peculiar U قطعات اختصاصی
shell fragments U قطعات گلوله
chrestomathy U قطعات منتخب
common hardware U قطعات عمومی
chrestomathy U قطعات برگزیده
trilcgy U یا قطعات سه گانه
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
rebuild U نوسازی کردن قطعات
nomenclature U نام گذاری قطعات
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
rebuilds U نوسازی کردن قطعات
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
renovation U تجدید قطعات کردن
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
assembles U سوار کردن قطعات
assembled U سوار کردن قطعات
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloging U لیست قطعات کاتالوگ
fragmenting U قطعات متلاشی خردکردن
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
bitty U متشکل از قطعات ریز
cataloged U لیست قطعات کاتالوگ
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
fragments U قطعات متلاشی خردکردن
analects U قطعات ادبی منتخبات
catalogue U لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing U لیست قطعات کاتالوگ
catalogues U لیست قطعات کاتالوگ
assemble U سوار کردن قطعات
catalogs U لیست قطعات کاتالوگ
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
catalogued U لیست قطعات کاتالوگ
fragment U قطعات متلاشی خردکردن
shares U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
salvaged U پیاده کردن کامل قطعات
blocky U پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
salvaging U پیاده کردن کامل قطعات
salvages U پیاده کردن کامل قطعات
dismounts U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting U پیاده کردن قطعات و وسایل
shard U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismount U پیاده کردن قطعات و وسایل
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
salvage U پیاده کردن کامل قطعات
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
shards U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
wiggly block test U ازمون قطعات موج دار
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
weldment U قطعات بهم جوش خورده
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
component change order U دستور تغییر قطعات یک وسیله
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
bossed U ناف روی قطعات ریختگی قوز
anthologist U متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
boss U ناف روی قطعات ریختگی قوز
disassembly U عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
beef cuts U قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
clapboards U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboard U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
bosses U ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossing U ناف روی قطعات ریختگی قوز
Daphne U گیاه دافنی [که از برگ های آن برای تهیه رنگ زرد استفاده می شود.]
sand casting U ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
dicing U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
recondition U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
grout U بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
dices U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dice U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
backlash U خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
vapor degreasing U غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
reconditions U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
reconditioned U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
cirrocumulus U قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
fishplate U قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
tessera U قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> U یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
track bolt U پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
tea leaf U برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
bridged U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridges U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
bypass U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
braze welding U جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
cyaniding U سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
cross member U عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
flippy U دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
onion skin U پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
nitralloy U قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
grip length U طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
hot valve clearance U فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
replacing U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
disassembly order U دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
rig U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com